صفحه ی پنج
صفحه ی پنج

صفحه ی پنج

اوریپید



باشد که هرگز از آنِ من نباشد...سعادتی که زحم می‌زند، آن خوشی که روحم را می‌آزارد.



تو را نادیدن  ما غم نباشد.


ما از آن ها که تسّلاشان میدادیم ، غمگین تر بودیم.


چیزهای واقعی در حوالی ما لب پر شده اند.